شرایط مشابه حملات صرع

بسیاری از افراد تشنج و صرع را یکی می‏دانند، اما در واقع فردی که برای اولین بار دچار تشنج می‏شود اساساً مبتلا به صرع نیست. بسیاری از شرایط علایمی مشابه با صرع دارند از قبیل اولین حمله بیماری صرع، تشنج ناشی از تب، شرایط غیرصرعی، اکلامپسی،مننژیت، انسفالیت و سردردهای میگرنی.

اولین اپیزود ( حمله) صرع: تحت عنوان تشنجی تعریف می‏شود که برای اولین بار به دلیل مصرف دارو یا بی‏حسی ایجاد شود. این تشنج معمولاً راجعه نیست. برخی از تشنج‏ها ممکن است خود به خود و بدون هیچ عامل تحریک کننده‏ای ایجاد شوند. معمولاً اکثر این موارد تشنج دوباره اتفاق نمی‏افتد مثل این که مریض دچار مغزی باشد یا سابقه خانوادگی صرع داشته باشد.

تشنج ناشی از تب: تشنج ناشی از تب در بچه‏ها به علت دمای بالای بدن اتفاق می‏افتد. تشنج معمولاً به سمت epilepsy   ( بیماری صرع) پیشرفت نمی‏کند. در این افراد شانس بروز مجدد تشنج 30-25% است. خطر عود تشنج در صورتی که کودک سابقه‏ی خانوادگی صرع، آسیب قبلی دستگاه عصبی مرکزی ناشی از تشنج یا تشنج عارضه دار داشته باشد، بیشتر است.

حوادث غیرصرعی: حوادثی هستند که علایم تشنج را تقلید می‏کنند. شرایطی از قبیل نارکولپسی( اختلال خوابی که به علت اپی‏زودهای راجعه خواب طی روز ایجاد می‏شود)،سندرم Tourette’s (شرایط نورولوژیک خاصی که با تیک‏های بدنی و کلامی مشخص می‏شود)، ریتم قلبی غیرطبیعی (آریتمی)،صرع‏های سایکولوژیک( که پایه و اساس روانی دارند- روانزاد)؛این افراد معمولاً سعی در اجتناب از محیط‏های پر استرس و تنش زا را دارند.این افراد نیاز به مشاوره با روانپزشک دارند.

اکلامپسی: شرایطی است که در زنان حامله ایجاد می‏شود،با علایمی از قبیل تشنج، افزایش ناگهانی فشار خون بروز می‏کند. بنابراین زن حامله‏ای که دچار حمله تشنج شده باید سریعاً به اولین مرکز درمانی انتقال داده شود تا از لحاظ اکلامپسی یا مسمومیت حاملگی مورد بررسی قرار گیرد.این افراد بعد از برطرف شدن علایم و اتمام حاملگی معمولاً حمله تشنج مجددی را تجربه نخواهند کرد.

مننژیت : منژیت به عفونت غشاهای مغزی و طناب نخاعی گفته می‏شود. علل شایع مننژیت عفونت باکتریایی و ویروسی است. عفونت‏های ویروسی معمولاً بدون درمان بهبود می‏یابند اما عفونت‏های باکتریایی بی‏نهایت خطرناک بوده و می‏توانند منجر به آسیب مغزی و حتی مرگ بیمار گردند. علایم مننژیت شامل تب، لرز، سردرد شدید،استفراغ و سفتی گردن است. این بیماران معمولاً با تجویز آنتی‏بیوتیک مناسب بهبود خواهند یافت.

انسفالیت: انسفالیت عفونت مغزی و معمولاً ویروسی است. علایم آن شامل تب، سردرد،استفراغ،گیجی و سفتی گردن است.

منبع

امید!

هر موجود زنده‏ای با آونگی ضربآهنگ می‏گیرد که قلب به آن نام و نشان می‏دهد.هرگز به اندازه‏ی زمانی که تاریکی در ژرفترین اندازه است،به نور نزدیک نیستیم.

هیچ چیزی در این دنیا به اندازه‏ی  واژه امید زیبا نیست!

مالیات!

هر وقت اسم مالیات می‏یاد یاد رابین‏هود و داروغه می‏افتم،تربیت داروغه‏ هم بدفکری واسه اشتغال‏زایی نیست!

Red Flags!

مکانیسم بدن انسان به گونه‏ای است که در مواجهه با خطر قبل از بروز هر گونه اتفاقی،آژیر خطر را می‏کشد.برخی از این اخطارها چنان شدید بوده که فرد را به بیمارستان می‏کشند.در این جا شش مورد از مهمترین اخطارها و علایمی که تهدید‏کننده حیات بیمار هستند،عنوان می‏شود.

• کاهش وزن ناگهانی یا کاهش اشتها: یکی از علایم بسیار مهم است،در بسیاری از بیماری‏های جدی و مزمن از قبیل سرطان،کاهش وزن یا عدم وزن‏گیری طی چند ماه اخیر از جمله علایمی است که نیاز به بررسی بیشتر دارد.این علامت به خصوص وقتی که همراه با کاهش اشتها و در یک فرد مسن باشد،حائز اهمیت خواهد بود.
• سخنان مبهم،رخوت و سستی،رعشه،دردهای غیرقابل تحمل،بی‏حسی،گیجی :از علایم حوادث مغزی-عروقی است که در صورت مراجعه فوری به مرکز فوریت‏های پزشکی،ناتوانی بعدی به کمترین میزان ممکن می‏رسد.این علامت به خصوص در افراد مسن و بالای 50 سال بسیار مهم است.
• مدفوع قیری یا سیاه رنگ ممکن است نشان دهنده خونریزی از زخم دئودنوم یا معده باشد.معمولاً غذاهای مصرفی بر روی رنگ مدفوع موثرند اما سیاه رنگ شدن مدفوع نشانه خطرناکی برای خونریزی دستگاه گوارش یا کانسر است،البته مصرف برخی داروها از قبیل بیسموت نیز باعث بروز این علایم می‏شود.
• سردرد ناگهانی،بسیار شدید یا با الگوی متفاوت نسبت به حمله های قبلی سردرد – ممکن است برای بررسی و کنارگذاشتن علل خونریزی از یک آنوریسم یا کانسرهای مغزی نیاز به مداخلات فوری داشته باشد.
• سردرد همراه با سفتی گردن و تب ممکن است نشانه مننژیت باشد که باید در اولین زمان ممکن تحت درمان با آنتی‏بیوتیک قرار گیرد.غفلت در این شرایط منجر به مرگ می‏شود!
• توده بیضه در آقایان یا خونریزی واژینال بعد از سن یائسگی در خانم‏ها :که هر دو ممکن است نشانه بدخیمی باشند.

تنها کسی که زودتر از سایرین متوجه تغییرات درونی شما می شود خود شمایید، پس مراقب هشدارهای بدنتان باشید!

منبع

خال‏های مادرزادی یا موهبت‏های الهی!

 Birthmark به خال یا هر گونه علامت دیگری که هنگام تولد یا اندکی پس از تولد بر روی بدن یا زیر پوست نوزاد ایجاد گردد، گفته می‏شود.بسیاری از این علامت‏ها پس از تولد محو و برخی دیگر کم‏کم پدیدار می‏شوند.این علامت‏ها ممکن است در اثر رنگدانه‏های اضافی پوست یا عروق خونی که به طور طبیعی تکامل نیافته‏اند ایجاد شوند.اغلب این نشانه‏ها بدون‏ درد و بی‏ضرر هستند.

Salmon Patches

این لکه‏ها محل و آشیانه‏ی عروق خونی است و علامت کوچک،صورتی و مسطحی را بر روی پوست ایجاد می‏کنند.این علامت ممکن است در پشت گردن (علامت جای منقار لک‏لک) یا بین چشمان(بوسه فرشته) یا روی پیشانی،بینی و حتی لب‏ها ایجاد شود.برخی از این علامت‏ها با بزرگ‏شدن کودک محو می‏شوند اما علامت پشت گردن معمولاً از بین نمی‏رود. معمولاً نیازی به درمان ندارند.

Port Wine Stains

این لکه در اوایل نوزادی مسطح،صورتی مایل به قرمز است اما به مرور زمان و با افزایش سن تیره‏تر شده و در نهایت ارغوانی‏رنگ خواهد شد.اغلب بزرگتر و ضخیم‏تر هم می‏شوند.این لکه‏ها به دلیل مویرگ‏های خونی متسع،ایجاد می‏شوند.آن‏هایی که روی پلک‏ها ایجاد می‏شوند ممکن است خطر گلوکوما را افزایش دهند.این علامت ممکن است نشانه سایر بیماریها نیز باشد،معمولاً با استفاده از لیزر و گرافت پوستی قابل درمان است. شیوع آن 1 مورد در هر 1000 تولد زنده است.

Mongolian Spots

این لکه مسطح و با حاشیه صاف بوده و از زمان تولد وجود دارد. معمولاً روی کفل یا پشت دیده می‏شوند.اغلب آبی رنگند اما ممکن است به رنگ‏های خاکستری مایل به آبی، سیاه مایل به آبی و حتی قهوه‏ای دیده شوند.در کودکان با پوست تیره‏تر بیشتر دیده می‏شود.  تا سنین مدرسه کم‏رنگ‏تر می‏شود اما به طور کامل از بین نخواهد رفت. نیازبه درمان خاصی ندارد.این لکه معمولاً شبیه کبودی پوست ناشی از ضربه است.

Cafe-Au-Lait Spots

معمولاً صاف و بیضی بوده و رنگ قهوه‏ای روشن تا تیره دارند.به همین دلیل به آن‏ها لکه‏های شیرقهوه‏ای در زبان فرانسه گفته می‏شود. در پشت،کفل یا پا دیده می‏شوند.ممکن است با افزایش سن تیره‏تر و بزرگ‏تر شوند. اغلب لکه‏های بزرگ با بیماری نوروفیبروماتوز و سندرم مک کویین آلبرت همراهی دارند.

Strawberry Hemangiomas

 

همانژیوم مجموعه‏ای از عروق کوچک و فشرده نزدیک هم است. همانژیوم توت فرنگی معمولا در سطح پوست و روی صورت، اسکالپ،پشت یا گردن دیده می‏شود.این لکه‏ها ممکن است ارغوانی یا قرمز ،مسطح یا اندکی برآمده با حاشیه واضح باشند.ً چند هفته بعد از تولد ایجاد می‏شود.در سال‏های اول زندگی رشد بیشتری دارد، با مرور زمان پوست حالت چروکیده و کم‏رنگی پیدا می‏کند، درمان خاصی نیاز ندارد،با لیزر قابل برداشت است.

Cavernous Hemangiomas

همانژیومای غاری در زمان تولد وجود دارد،حالت توده اسفنجی آبی رنگی را دارد که حاوی خون است.اگر عمقی باشند معمولاً پوست روییشان نرمال است، روی سر یا گردن دیده می‏شود.اغلب با بلوغ ناپدید می‏گردد. بروز همزمان همانژیومای غارمانند و توت فرنگی ممکن است.

Venous Malformation

ناهنجاری‏های وریدی در اثر وریدهای متسع ایجاد می‏شود که به خوبی ایجاد نشده‏اند.اگرچه در بدو تولد وجود دارند اما ممکن است تا زمان کودکی یا بزرگسالی بروز نکنند. در 1تا4% نوزادان ایجاد می‏شود.معمولاً روی چانه،گونه،زبان و لب ایجاد می‏شوند.ممکن است روی تنه و اندام ها و حتی ارگان‏های داخلی از قبیل مغز نیز ایجاد شوند.به مرور زمان به آهستگی رشد کرده اما کوچک یا چروکیده نمی‏شوند. اسکلروتراپی یا جراحی برای بهبود درد یا عملکرد لازم است.

(Pigmented Nevi (Moles

خال های رنگی یا مول زمانی ایجاد می‏شود که سلول‏ها در پوست به صورت خوشه‏ای رشد کنند.در هر کجای بدن ممکن است دیده شوند.به صورت گروهی یا به تنهایی،معمولاً گوشتی،قهوه‏ای یا سیاه‏رنگ هستند. با نور آفتاب و طی حاملگی تیره‏تر می‏شوند.اغلب مولها خطرناک نیستند اما ممکن است خطر بروز کانسر پوست را افزایش دهند.مولهایی که اندازه یا رنگ آنها تغییر کند،نسبت به بقیه متفاوت باشند،و قبل از سن 20 سالگی ایجاد شوند باید حتما مورد بررسی بیشتر قرار گیرند.

Congenital Nevi

 

خال‏های مادرزادی،مولهایی هستند که در بدو تولد ایجاد شده‏اند. بافت پوستی ممکن است نرمال یابرآمده،ندولار یا غیرمنظم باشد. خال‏های مادرزادی می‏توانند هرکجای بدن و در هر اندازه‏ای (از یک اینچ گرفته تا خال‏هایی که نیمی از بدن را می‏پوشانند)ایجاد شوند. خال‏های مادرزادی کوچک در یک درصد نوزادان ایجاد می‏شوند.اغلب این خال‏ها خطرناک نیستنداما خال‏های بزرگ باید از نظر خطر بدخیمی مورد ارزیابی بیشتر قرار بگیرند.

و در آخر نکته مهم:مراقب خال‏هایی باشید که نسبت به بقیه متفاوت به نظر می‏رسند!

 

هر یک از ما خالق چهره‏ی کسانی هستیم که دوستشان داریم!

وقتی دست به قلم می‏برد تصمیم گرفت زیباترین چهره‏ای را که تا به حال دیده به تصویر کشد،دستانش به چابکی بر روی کاغذ بالا و پایین می‏رفت،گویی برای کشیدن این چهره بی‏تاب بودند، قلمش از خم ابرو گذشت و بر روی گونه‏ها لغزید، آن‏گاه در کنج لبش لغزید و سپس در چاه زنخدانش گم شد.زمانی که دست از طراحی کشید،از دیدن چهره‏ای که خود خالقش بود شگفت زده شد ،وه که چه زیباست… با خود گفت: مطمئناً زیباترین تصویری است که تا به حال کشیدم.. ولی چیز غریبی در آن تصویر بود که آزارش می داد… ،نگاهش، لبخندش همه و همه برای او آشنا بود، گویی در آینه به تصویر خود خیره شده بود!

اساساً نویسنده این متن مشکل داشته،شک نکنید!!

پ.ن: اینم شعر سفر تقدیم به نازنازی جون!

خدای را مسجد من کجاست!

من الان در کمال شرمندگی دارم این چند خط را می نویسم، نمی‏دونم از کجا شروع کنم، چه جور بگم یا این که چطر عذرخواهی کنم، هیچ وقت تا بدین حد احساس حماقت نکردم،همیشه از این ترسیدم نکنه با ندونم کاریم دل یه نفر رو بشکنم یا این که باعث بشم اشک تو چشمای یکی حلقه بزنه، ولی باز هرازگاهی این تجربه تلخ تکرار می شه،این بار هم سر اشتباه من یه نفر دیگه خجالت کشید و تحقیر شد،می‏دونم که اون شخص بالاخره یه روزی این پست رو می‏خونه،فقط همین رو بگم که از صمیم قلب ازش معذرت می‏خوام،می‏دونم کارم آخر بی‏مرامی بود ولی امیدوارم فراموش کنه و ببخشه!
این از عذرخواهیم… اولش رو با عجز و لابه شروع کردم تا بیشترین تأثیر رو بذاره 😀 البته گفته باشم طرف چندان هم بی‏تقصیر نبود ❗
حالا بعد از عذرخواهی نوبت به تشکر می رسه،باید از علیرضای عزیز هم تشکر کنم به خاطر این هدر قشنگ،بالاخره بعد از یه سال و اندی یه نفر دلش به حال من سوخت و یه هدر برام طراحی کرد،اینو می خواستم بگم: ممنونم
این روزا اونقدر سرم شلوغه که مجبورم دیر به دیر آپ کنم،امیدوارم جامعه مشتاقان علم و دانش این یک فقره رو بر من ببخشند!
راستی محض اطلاع اون دسته از عزیزانی که می خوان بدونن چی شده،باید بگم که چون از عواقب تعریف کردن ماجرا می ترسیدم و هم چنین امنیت جانی نداشتم،بنابراین اجازه بدین اگر طرف بله رو گفت من هم می گم که این خلسه بود … وای فکر کنم لوش دادم،احتمالاً منو می کشه!!
راستی فکر کنم روزی که خلسه خشمگین می شود رو باید به بزرگترین ترس زندگیم اضافه کنم 😀
پ.ن1: خدای را مسجد من کجاست/ ای ناخدای من/ در کدامین جزیره آن آبگیر ایمنی است / که راهش/ از هفت دریای بی زنهار می گذرد! ( این شعر شاملو رو از بابت ترسم نوشتم،چون اگه خلسه بیاد و این رو بخونه مطمئناً تنها جایی که زندگیم در امانه همین مسجده!! )
محرمانه:خلسه رو جای خودم فرستاده بودم یه بیمار رو که فراموش کردم ببینه،روز بعد اتند مربوطه خلسه رو آب کشی فرمودند،خدا به دادم برسه،آمین (اسمایلی بدبخت ترین فرد دنیا)

استئوپروزیس و دردهای مزمن!

درد مکانیسم بدن در پاسخ به هر گونه آسیبی است، وقتی که استخوانی شکسته می‏شود، اعصاب پیام درد را از طریق طناب نخاعی به مغز مخابره می‏کنند،درد ممکن است ناشی از سفتی،ضعف یا اسپاسم عضلانی باشد ولی بدون توجه به علت آن، ناامیدی، عصبانیت،ترس و سایر عواطف انسانی ممکن است باعث تشدید درد شوند.

فاکتورهای مختلفی بر روی واکنش مغز نسبت به پیام درد موثرند از جمله خلق و خوی فرد؛چنانچه در افسردگی پاسخ مغز به پیام درد بیش از سایر افراد است و با توجه به این که استئوپروزیس و افسردگی هر دو در میان سالخوردگان شیوع بالایی دارند،از این رو درمان افسردگی در بهبود دردهای مزمن این افراد تأثیر بسزایی خواهد داشت.

استئوپروزیس اغلب منجر به ایجاد شکستگی‏های بسیار دردناکی می‏شود که بهبودی آنها ماه‏ها طول می‏کشد.در بسیاری از افراد درد حتی پس از بهبود شکستگی هم ادامه پیدا می کند. بیشتر شکستگی‏های جدید تقریباً طی سه ماه بهبود می یابند اما چنانچه درد بیش از این مدت ادامه پیدا کند تحت عنوان درد مزمن ناشی از شکستگی استئوپروزیس طبقه بندی می‏شود.یکی از علل شایع دردهای مزمن شکستگی‏های مهره‏هاست،که در بسیاری از افراد همراه با اسپاسم عضلانی، مدت‏ها پس از بهبود شکستگی ادامه پیدا می‏کند.

روش‏ درمان دردهای مزمن

• استفاده از کیسه‏های آب گرم یا یخ (با بی حسی موضعی مانع از مخابره پیام درد می‏شوند) – بسته به این که فرد با استفاده از کدام روش بیشتر احساس آرامش می‏کند- به مدت 20-15 دقیقه کیسه آب گرم یا یخ را روی ناحیه‏ی دردناک قرار دهید،برای محافظت پوست،یک حوله را بین کیسه آب گرم یا یخ و سطح پوستتان قرار دهید.
• تحریک الکتریکی عصب از طریق پوست(TENS): وسیله‏ی کوچکی است که دو الکترود آن را روی منطقه موردنظر قرار می‏دهند و بدین ترتیب  ایمپالس‏های الکتریکی ایجاد شده منجر به جلوگیری از مخابره پیام های عصبی درد می‏شود.این روش بیشتر در مراکز فیزیوتراپی استفاده می‏شود.
• استفاده از آتل و بی حرکت سازی:منجر به محدودیت حرکت و کاهش التهاب می‏شود.استفاده از آتل به ویژه در دردهای مزمن مهره ها بسیار موثر است اما به دلیل بی حرکت سازی طولانی،احتمال ضعف عضلانی در این نواحی وجود دارد.
• ورزش و درمان فیزیکی: فعالیت فیزیکی، تولید اندورفین ها – مخدرهای طبیعی بدن که سبب بهبود درد می‏شوند- را افزایش می‏دهد.هم چنین منجر به کاهش کشیدگی و افزایش انعطاف پذیری عضلات می‏شود.آب درمانی و شنا کردن یکی از بهترین روش‏ها برای بهبود درد عضلانی و بهبود دردهای مزمن کمر است.
• طب سوزنی: با تحریک پایانه‏های عصبی منجر به رهایش اندورفین می شود.
• ماساژ تراپی: با افزایش جریان خون و فشار مستقیم روی پایانه‏های عصبی منجر به بهبود درد می‏شود. توجه! ماساژ عمقی نباید بر روی ستون فقرات افرادی که دچار استئوپروزیس هستند انجام شود.
• استفاده از داروهایی از قبیل آسپیرین، استامینوفن، ایبوپروفن یکی از روش‏های معمول در کنترل درد است. اما متاسفانه این داروها منجر به تحریک معده و خونریزی معده در افراد مسن می‏شوند، از این رو همراه استفاده از آنها باید از داروهای محافظت کننده معده از قبیل رانیتیدین و امه‏پرازول استفاده کرد.
• افرادی که به روش‏های درمانی مختلف پاسخ نمی‏دهند ممکن است یک دوره درمانی ضدافسردگی باعث بهبود علایمشان شود.مهار درد در بدن توسط واسطه‏های شیمیایی زیادی انجام می‏شود که داروهای ضدافسردگی باعث افزایش غلظت این واسطه‏ها می‏شوند.

منبع

کابوس صبحگاهی!

صبح وقتی با عجله وارد بیمارستان شدم،ساعتم رو نگاه کردم،7:31 بود: لعنتی… باز دیر کردم! باآخرین سرعتی که در توانم بود دویدم،بالاخره ده دقیقه بعد سر راند رسیدم،در حالی که غیبت رو خورده بودم و از همه مهمتر موقع معرفی بیمارم حضور نداشتم!

خدایا چی می‏شد اگه من صبح‏ها یه خورده -یعنی در حد یه پنج نه ده دقیقه- زودتر می رسیدم؟!  اصلاً چی می‏شد اگه به من دو تا بال می‏دادی یا این که یه خورده سرعت دویدنم بالاتر بود،من که زیاد توقعی نداشتم، نمی‏خواستم که در حد سرعت نور باشه، واسه من در حد سرعت صوت کفایت می کرد!!

خداجون،حالا که اینا رو ندادی حداقل یه لطفی می‏کردی و این ساعت بیولوژیک منو دستکاری می‏فرمودی تا من اینقدر زجر نکشم،در هر صورت خداجون شکرت،درسته غیبت خوردم ولی خوب این بار رو می‏شه نادیده گرفت،نه؟! 😉

پ.ن: همه‏اش تقصیر این خلسه سابقه!!!